جنگ های ایران و روم

تصویر: چیرگی شاپور اول بر والرین امپراطور روم 

دوستان قبل از اینکه ادامه مطالب در مورد استراتژی های سانتزو را ذکر کنم لازم است به یک نکته مهم اشاره کنم.

در ادامه مطالب بارها و بارها نبردهای ایران با روم و یونان ذکر می شود که اغلب در این داستانها نشان داده می شود که ایرانیان شکست می خورند.

البته در مدت 1000 سال یعنی از دوران هخامنشی تا پایان دوره ساسانی ایران با غرب صد ها جنگ انجام داد که در اغلب آنها ایرانیان پیروز میدان بودند.

تصویر: سربازان شجاع اشکانی

 

مثلا در دوره اشکانیان ، روم موفق شده بود تا اسپانیا ، گل ، کارتاژ و پن را تحت تسلط خود در آورد . آنها فکر می کردند غلبه بر ایران کار بسیار ساده ای باشد چرا که فرماندهان بزرگی چون پاپیلوس، ژول سزار، آنتوان و پمپیه ی داشتند . هرچند که ارتش روم از حیث نظم و روحیه انضباط و رزم آزمایی در دنیایی آن روز بی نظیر بود با این همه لژیون های ممتاز روم در نخستین برخورد با سوارنظام ایران طوری عاجز و زبون شدند که به قول مورخین خودشان هر زمان خبر لشگر کشی به ایران انتشار می یافت پشت سلحشوران و لژونرهای دلیر رومی به لرزه در می آمد.

تصویر سردار بزرگ ایرانی به نام سورنا که در اولین نبرد ایران و روم انها را به سختی شکست داد

به عنوان نمونه امپراطور روم کراسوس در نبرد در برابر سورنا کشته شد.پارتها بسیار شجاع بوده و موفق شدند با روش جنگ و گریز ارتش منظم روم را در نبرهای مختلف شکست دهند. به قول مورخ رومی ژوستن " باید با حیرت و تحسین به شجاعت پارتی ها نگریست. پارتی ها در نتیجه این رشادت،  مردمانی را که بر آنها سیادت داشتند تابع خویش ساختند. حتی دولت روم هم در زمانی که به اوج قدرت خود رسیده بود سه مرتبه با بهترین سردارانش به آنها حمله کرد و در نتیجه ملتفت شد پارتی ها یگانه مردمانی هستند که نه تنها با رومی ها برابرند بلکه فاتح رومی ها محسوب می شوند"

تصویر: چیرگی شاپور اول بر والرین امپراطور روم در نقش رستم

بعد از اشکانیان نبوت به ساسانیان بود تا روزگار را بر رومی ها سخت کنند.

در ابتدا اردشیر موفق شد شکست سختی را به الکساندرسور امپراتور روم تحمیل کند

پس از آن نوبت به شاپور  اول بود که  او حتی امپراتور روم والرین را اسیر کرد که نقش آن در نقش رستم بیستون حک شده است.شاپور قدرت و عظمت ایران را به رخ جهانیان کشید.

سپس نرسی پادشاه ایران از رومی ها شکست خورد اما بلافاصله فرزند رشید و برومند ایران شاپور دوم ساسانی در مدت 70 سال حکومتش با 9 امپراطور  رومی معاصر بود ضربات سختی بر رومیان وارد آورد.

او در سن 16 سالگی زمام امور کشور را در دست گرفت . ابتدا به سرکوبی اعراب جنوب خلیج فارس همت گماشت و سپس به سمت روم حمله کرد.در دوره او بود که ارتش ایران به فن محاصره و قلعه گیری تبحر یافت. او در نبرد اول خود با کنستانس شکست سختی به ارتش متجاوز روم تحمیل کرد.

تصویر: شاپور دوم پادشاه بزرگ ساسانی و نابغه فنون جنگی

در نهایت در مدت 25 سال شاپور به واسطه مهارت و کفایت خود در امر فرماندهی در تمام جنگ ها بر علیه رومی ها فائق آمد. و در سال 363 میلادی دولت شاهنشاهی ایران را به اوج عظمت رساند و مقام ارجمندی را برای شاپور بزرگ ساسانی در تاریخ ذخیره نمود و اساس قدرت و نفوذ دیرینه امپراتور روم را در طرف شرق متزلزل کرد.

  فیلم حمله شاپور به اعراب را در این لینک ببیند

http://www.youtube.com/watch?v=dzAFS-2n_dU

فیلم 300 

متاسفانه کاریکاتور فوق باعث شد روزنامه همشهری یک روز توقیف گردد نشان می دهد سیستم آموزش و پروش و نیز سیستم فرهنگی کشور ما چقدر در شناساندن تاریخ ایران به جوانان کوتاهی می کند که نتیجه آن تولید فیلمهای بی سند و بی پایه مانند 300 است.

در حقیقت در برابر حادثه فیلم 300 دو اتفاق واقعی در تاریخ ایران افتاده است.

 تصویر: قباد پادشاه بزرگ ساسانی بر روی سکه

1-   در دوران قباد پادشاه ساسانی و در حدود سال 505 میلادی ارتش ایران موفق شده بود شهر مهم " آمد " را به تصرف خود در آورد. لذا امپراطوری روم به نام آناستاسیوس سعی در محاصر و باز پس گیری شهر "آمد" داشت. اما زمان محاصره بسیار طولانی شد و بنا بر روایت تاریخ نویس رومی  پروگپ، ایرانیان در آواخر کار محاصره خیلی کمتر از میزان معمولی غذا می خورند  و با منتهای زیرکی ، تنگ دستی خود را از دشمن مخفی نگاه می داشتند.با رسیدن زمستان رومیان که اقدام به محاصره شهر کرده بودند سپاه خویش را در زحمت و سختی مشاهد کردند از طرف دیگر از وضعیت بی آذوقگی و تنگدستی محصورین به کلی بی خبر بودند. ناچار داخل مذاکره شدند و در نهایت موافقت شد تا دولت روم 6000 سکه طلا بابت خسارت جنگ بدهد تا شهر "آمد" آزاد گردد. اما زمانی که ایرانیان شهر را ترک کردند رومی ها ملتفت شدند که بیش از هفت روز آذوقه برای ایرانیان باقی نماده بود و تا به حال آنها را اغفال کرده بودند و سرداران رومی شروع به ملامت سپاهیان خود کردند که چرا مقاومت بیشتری به خرج نداند تا دولت روم مجبور نشود مبلغ گزافی برای بازخری شهر پرداخت کند.

.

تصویر: انوشیروان عادل

2-   طبق روایت پروگپ مورخ رومی  در سال 545 میلادی و در دوران انوشیروان رومیان با 8000 نفر شهری به نام " پترا" را محاصره می کنند. در این شهر تعداد ایرانی ها فقط 1500 نفر بود.که در طی حملات رومیان تعداد زیادی از ایرانیان کشته می شوند.فرمانده این گروه شجاع را سرداری به نام مهران بر عهد داشت.پس از مدت که قوای کمکی انوشیروان به سمت پترا میرسد رومیان فرار می کنند اما مشخص می گردد که تعداد نیروهای زنده مانده ایرانی در شهر پترا فقط 150 نفر بوده اند که در برابر 8000 رومی مقاومت کردند. پروگپ می نویسد سردار ایرانی مرمروز پس از مشاهده این وضعیت با تمسخر گفت : به حال امپراطوری روم باید زار گریست که با یک لشگر تمام خود نتوانست 150 ایرانی را بدون داشتن حصار محکم از پا در آورد"

رشادت و استقامتی که گروه کوچکی از ایرانیان به فرماندهی مهران در شهر پترا جلو چند هزار رومی به خرج داد از حوادث مهم تاریخ است که غالب مورخین به آن اشاره نموده اند و بهترین نمونه از روح سلحشوری و حس فداکاری و مهین پرستی دوره ساسانیان به شمار می رود.

جالب است که بدانید متن انگلیسی این نبرد خیلی خلاصه در سایت ویکیپدیا ذکر شده است

http://en.wikipedia.org/wiki/Khosrau_I

در قسمت lazic war پاراگراف چهارم

Justinian and Khosrau declared a five year truce in 545 but war continued to ravage the Caucasus region. An uprising of anti-Sassanian control struck the Lazica region in 547. In response, Justinian sent 8,000 troops in support of Lazic King Gubazes.[28] A Byzantine-Lazic army besieged the city of Petra, holding a garrison of 1,500 Sassanian troops. As a result, 1,200 of the Sassanian soldiers were killed, but the Byzantine-Lazic coalition was soon forced to retreat when a relief army of 30,000 pro-Sassanian troop arrived.[28

منبع : کتاب جنگهای هفتصد ساله ایران روم - نوشته غلامحسین مقتدر

بهره برداری غرب از تاریخ ایران

- اگر شنیده باشید در زمانی که اسکندر ایران را فتح کرد مشاورانش به وی پیشنهاد کردند به منظور کنترل کردن ایران نادان ترین افراد را به عنوان حاکم انتخاب کن.

- چرچیل هم گفته برای تسلط بر کشورهای جهان سوم نیاز به اکثریت نادان و اقلیت خائن می باشد.

- مردم ایران به شدت وطن دوست بودند و جان و مال خود را برای دفاع از وطن و پادشاهان شجاع و عادل فدا می کردند.

- در صورتی که حاکمی ظالم و ترسو بر تخت پادشاهی می نشست مردم به هیچ عنوان از او حمایت نمی کردند و برای رهایی از  ظلم حاکم دست کمک به سوی بیگانگان دراز می کردند.

- طبق 5 عنصر طلایی سانتزو ، در صورتی که نفوذ معنوی رهبران در بین مردم کاهش یابد آن حکومت محکوم به شکست می باشد. (اطلاعات بیشتر در لینک زیر)

www.suntzuirani.blogspot.com/2011/08/blog-post_27.html

استعمار پیر همانگونه که در داستان حمله انگلستان به افغانستان ذکر شد به خوبی شرایط جامعه و سوابق تاریخی ملتهای جهان سوم را می دانست. لذا  در مورد ایران تمام تلاش خود را از دوره قاجاریه به بعد به کار گرفت تا پادشاهان نالایق و بی خرد را در قدرت قرار دهد در نتیجه مردم از ایشان حمایت نخواهند کرد و دست انگلستان در غارت و چپاول منابع کشور باز خواهد شد .جاسوسان و پاچه خواران اطراف شاهان را پر کرده بودند تا مبادا ایشان از احوال و اوضاع مردم آگاه شوند.

البته در آینده بیشتر به بررسی تاریخ ایران و دلایل ایجاد حاکمان خودکامه خواهیم پرداخت.