Sunday, June 17, 2012

حمله به جناح ها قسمت دوم


جناح ها را اشغال کنید:

مرد جوانی به نام ژولیو سزار در سالهای بین 44 تا 100 سال قبل از میلاد زندگی می کرد یک بار اسیر دزدان دریایی شد. دزدان دریایی برای رهایی او درخواست غرامت و مبادله او را با 20 نفر از نیروهای خود داشتند. او به این درخواست خندید گفت مردی در حد و اندازه من معادل با 50 نفر از اسرای شما ارزش دارد.




 
تصویر شماره 1: ژولیو سزار

همراهان سزار برای گرفتن غرامت وی را با این دزدان تنها گذاشتند و به روم عظیمت کردند. بعد از چند هفته که سزار در بین دزدان قرار گرفت موفق شد خود را به ایشان نزدیک کند. وی در بازیها و عیاشی آنها شرکت می کرد او حتی پا را فراتر نیز می گذاشت و با آنها به شوخی می گفت یک روز شما را اعدام خواهم کرد.



تصویر شماره 2: ژولیو سزار اسیر در بند دزدان دریایی

 
دزدان پس از مدتی سزار را بخشی از خود می پنداشتند و با او به گرمی رفتار می کردند تا اینکه غرامتهای درخواستی رسید و انها سزار را رها کردند. سزار بعد از رها شدن به نزدیکترین بندر حرکت کرد و با هزینه خود چند نفر را با چند کشتی خریداری کرد و سپس به محل استقرار دزدان بازگشت و انها را  در محل مخفی گاه خود غافل گیر کرد. در ابتدا دزدان به وی خوش آمد گفتند اما تمام انها را دستگیر کرد و تمام غنایم و پولهای درخواستی انها را توقیف نمود و همانگونه که قبلا به دزدان هشدار داده بود همه را اعدام کرد.

سزار همواره از این روشهای مجازات استفاده نمی کرد. در 62 سال قبل از میلاد و در خلال یک برنامه مذهبی در خانه سزار ، یک مرد جوان که نام او پاپلیوس کلودیوس بود ، خود را به شکل یک زن تغییر چهره داد و با همسر سزار شروع به رقصیدن کرد. . سزار که ماجرا را دریافت بلافاصله همسرش را طلاق داد و گفت به او مشکوک است. زمانی که گلودیس بازداشت شد و در حال محاکمه بود سزار از پول و نفوذ خود استفاده کرد تا وی را ازاد کند.


 
تصویر شماره 3: پاپلیوس کلودیوس که به دلیل گذشت سزار از خیانت وی و همسرش ، از حامیان وفادار به سزار قرار گرفت


چند سال بعد زمانی که سزار روم را برای نبرد با گل روم را ترک می کرد نیاز داشت کسی را در رم داشته باشد تا از منافع او دفاع کند . کلودیوس به شدت از منافع سزار دفاع می کرد لذا هیچ کس جرات نداشت در زمان غیبت ژنرال به منافع او آسیبی برساند.



تصویر شماره 4: پومپه دشمن و رقیب سزار


سه مرد قدرتمند آن روزگار در روم عبارت بودند از سزار ، کراسوس و پومپه. ترس از پومپه یکی از موفق ترین ژنرالهای روم باعث شد تا کراسوس  اتحادی را با سزار ایجاد کند. اما سزار آن را رد کرد و به جای آن چند سال بعد ، او به پومپه نزدیک شد.( چرا که به آینده و خیانت کراسوس شک داشت.) او برای ایجاد این اتحاد قول داد تا بعضی از طرح های سیاسی پومپه را که در سنا به مشکل برخورده بود پشتیبانی کند.جالب این بود که پومپه این پیشنهاد اتحاد را پذیرفت .



 
تصویر شماره 5: کراسوس در سوریه کشته شد.

در 53 سال قبل از میلاد ، کراسوس در نبرد سوریه کشته شد و قدرت فقط در میان سزار و پومپه تقسیم شد. پومپه حامیان بیشتری در سنا داشت.در 50 قبل از میلاد سنا دستور داد تا هر دو سردا یعنی سزار و پومپه باید نیروی کمکی به سوریه ارسال کنند این در حالی بود که سزار در حال نبرد با گلها بود.پومپه که قبلا یک لژیون ارتش برای حمله به گل در اختیار سزار قرار داده یود پیشنهاد کرد که همان لژیون به سوریه اعزام شودند در حقیقت این کار باعث می شد تا سزار دو لژیون را از دست بدهد یکی لژیون کمکی و دیگری لژیون خودش را. در نتیجه نیروهای سزار در برابر یک نبرد قریب الوقوع و حمله احتمالی از طرف پمپه ضعیف می شدند

سزار مخالفتی را از خود نشان نداد. او دو لژیون خود را ارسال کرد اما آنها به سوریه نرفتند بلکه به اقامتگاهی نزدیک روم در نزدیک محل اردوگاه پومپه به حرکت درآمدند .قبل از ترک این دو لژیون سزار پرداخت خوبی به ایشان داد.او همچنین به افسرانش دستور داد تا شایعه کنند که نیروهای وی به دلیل خستگی هنوز در گل هستند و اینکه او جرات ندارد نیروهایش را بر علیه پومپه اعزام کند؟ این شایعات همه جا پخش شد لذا پومپه سربازان خود را به حالت آماده باش درنیاورد ( بعدا باعث پشیمانی وی خواهد شد.)  

در ژانویه سال 49 قبل از میلاد ، نیروهای سزار از رودخانه روبکون که بین گل و ایتالیا بود عبور کردند.یک جنگ درام داخلی در حال آغاز شدن بود.پومپه با نیروهای خود به دلیل غافل گیر شدن به سمت یونان فرار کرد تا که خود را برای حمله نهایی امده کند. سزار به سمت جنوب و به سمت حامیان پومپی حرکت کرد و جناح چپ نیروهای سزار در روم باقی ماندند.
سزار در گل با خوی وحشیگری معروف شده بود.شایعه شده بود که سزار تمام سکنه  شهرها را می گشت.
زمانی که سزار کلید شهر Corfinium را گرفت سناتورهای و سران ارتشی را که به پومپه وفادار بودند را اسیر نمود ، اما او این مردان را مجازات نکرد.سزار اموال و ثروتشان را امان داد.این بخششی چشمگیر بود که باعث شد آنها وفاداری خود را به ژولیو سزار اعلام کنند. در نتچه فتح سزار در روم سریع و به دور از خونریزی بود.

تصویر شماره 6: سزار در حال بخشیدن اموال سیاسیون وفادار به پومپه.

با توجه به استقرار پومپه در یونان ، سزار تصمیم گرفت به جناح او حمله کند. یعنی ارتش بزرگی که او در اسپانیا داشت.بعد از چند ماه نبرد نیروهای پومپه در اسپانیا محاصره شدند.

نامیدی و کمبود پشتیبانی باعث شد تا مردان پومپه تسلیم شوند. او باز به راحتی از گناهان و تنبیه سربازان دشمن چشم پوشی کرد و به انها پول داد تا به خانه های خود در رم بروند. با پخش شدن این خبر تمام شهرهای اسپانیا که به پومپه وفادار بودند، اکنون وفاداری خود را به سزار اعلام کردند. در حدود سه ماه،  تمام اسپانیا با ترکیبی از مانور و سیاست تسلیم شد.


تصویر شماره 7: سزار با مانور سیاسی موفق شد اسپانیا را بدون خون ریزی تصرف کند.

در نهایت بعد از چند ماه پومپه حمایت سیاسی خود را از دست داد و فقط ارتش را برای خود داشت که در نبردی فرسلوس او از ژولیو سزار شکست خورد.



تفسیر 
 
سزار در زندگی سیاسی خود کشف کرد که راه های زیادی برای غلبه بر حریفان وجود دارد
کشتن و شکنجه دادن دشمن باعث میشود تا برای خود دشمنهای زیادی را در دراز مدت ایجاد کنید که خشم و نفرت عمیقی نسبت به شما خواهند داشت. در نهایت این دشمن برای شما ایجاد مشکل خواهند کرد و زندگی را بسیار سخت خواهد ساخت.
سزار راه دیگری را برای نبرد کشف کرد.جنگ کردن خارج از استراتژیهای دشمن و سخاوت مند بودن. با این روش خنثی سازی،  دشمن تبدیل به متحد میگردد و منفی ها مثبت می شود . بعدا اگر لازم شد و زمانی که گارد دشمن پایین امد شما می توانید دشمن را مجازات کنید.همانگونه که سزار با دزدان انجام داد.

 رفتاری بسیار با ملایمت باعث می شود تا دشمن شما بهترین پیرو شما گردد. همینگونه بود که کلودیس ، بعد از خیانتش تبدیل به وفادار ترین نیروی ژنرال شد.
بعد از اینکه جنگ داخلی پایان یافت ، سزار دریافت ، پیروزی وی یک پدیده سیاسی بود تا نظامی. در حقیقت آنچه که باعث شد تا سنا و روم از وی حمایت کنند رفتار بخشندگی و سخاوتمندانه او بود که بخشی از مبارزه سزار به منظور خلع سلاح کردن پومپه  و منزوی کردن بیشتر وی بود. به عبارت دیگر آنچه که سزار انجام داد تلاشی بود برای اشغال جناح های دشمن به جای حمله مستقیم و درگیری در نبرد با دشمن.


 تصویر شماره 8: سزار با خریدن حامیان دشمن خود،  حریف را در تنهایی و ترس قرار می داد


او اطراف دشمن را هدف قرار می داد ، اطرافیان و حامیان دشمن را حمایت میکرد  و به آنها هدایا می داد. او دشمن را با لغات و لطف خود افسون کرده بود . با تظاهر سزار به اینکه در کنار انها است ، چه از نظر سیاسی چه از نظر روانشناسی  دشمن هیچ حریفی را در مقابل خود برای نبرد نمی دید. هیچ چیز برای جنگیدن وجود نداشت. در برخورد با سزار تمام دشمنی ها ذوب میشد.این روش حرکت باعث شد تا ارتش قویتر پومپه شکست بخورد.



 
 تصویر شماره 9: مانند یک سیاستمدار سعی کنید جناح های حریف را پیدا کنید مثلا تمایلات و خواسته های مردم، لطفی که آنها را مجبور به واکنش کند ، التفاتی که آنها را خلع سلاح و رام کند.

زندگی پر از دشمنی است. بعضی ها آشکار و برخی به صورت هوشمندانه ای مخفی هستند. جنگ و تقابل اجتناب ناپذیر است.شما هیچگاه صلح پایدار نخواهید داشت. به جایی اینکه این تصور را داشته باشید که شما قادر خواهید بود از این تقابل اجتناب کنید. این حقیقت را بپذیرید و بدانید که روش برخورد شما با این موضوع (تقابل)، موفقیت شما را در آینده شکل خواهد داد.کدام یک بهتر است:
-       یک نبرد را ببرید ( با حمله مستقیم و برای خود دشمن درست کنید)
-        توانایی اینکه مردم را به حمایت از خود به حرکت واردارید.
به هر قیمت شما باید جلو حمله مستقیم به دشمن را بگیرید و  جای آن جناحهای دشمن را اشغال کنید.آنها را خلع سلاح کنید و متحد خود نمایید.شما بعدا می توانید تصمیم بگیرید که آیا آنها را نگه دارید و یا انتقام بگیرید.
در نبرد با مردم از استراتژی هایی مانند مهربانی ، سخاوت ، فریفتن استفاده کنید. این استراتژیها باعث می شود تا مسیر حرکت شما (به سمت اهداف ) ایمن گردد و نیز باعث می شود تا انرژی شما برای جنگ های اجتناب ناپذیر ذخیره شود گردد..
جناح ( تکیه گاه ) دشمن را پیدا کنید. مثلا تمایلات و خواسته های مردم، لطفی که آنها را مجبور به واکنش کند ، التفاتی که آنها را خلع سلاح و رام کند . .
در دنیای سیاست زده ای که ما زندگی می کنیم جناحها مسیری به سمت قدرت است.


شکسپیر :نجابت شما قدرت بیشتری از نیروی شما در هدایت مردم دارد
.

در نظر بگیریم که با میانه روی میتوان قلب ها را از آن خود کرد و امنیت و پیروزی دائمی را برای خود به ارمغان آوریم.اما با بی رحمی و ظلم نمی توانیم از دشمنی فرار کرد و پیروز خود را برای مدت طولانی نگه داشت. این یک روش جدید برای غلبه یافتن است. "استحکام قدرت با مهربانی و سخاوت"
ژولیو سزار

دامه دارد... :)