محاصره قسمت اول

محاصره کردن

استراتژی برای نابود کردن دشمن

مردم از نوعی شکاف در دفاع شما استفاده می کنند تا به شما حمله کنند و یا از شما انتقام بگیرند.. بنابراین هیچ شکافی را در معرض دید و آگاهی دشمن قرار ندهید. راز این کار در محاصره کردن دشمن قرار دارد. یک فشار غیر قابل تحمل و بیرحمانه از تمام جهات ایجاد کنید. توجه و حواس آنها را کنترل کنید، و دستیابی دشمن را به جهان خارج قطع کنید.. حمله خود را غیر قابل پیشبنی کنید تا احساس اسیب پذیری در دشمن تقویت گردد. در آخر ، زمانی که شما از سست شدن اعتماد به نفس  و قدرت مقاومت آنها آگاهی یافتید ، دشمن را با سفت کردن کمند ( حمله ناگهانی از تمام جهات) از بین ببرید .بهترین محاصره ، محاصره روانی است. مغز و فکر دشمن را محاصره کنید.

روش شاخ گاو

در دسامبر 1878 ارتش انگلستان به زلو اعلام جنگ کرد. زلو قبیله ای جنگ جو در جنوب آفریقا بود .بهانه جنگ مشخص نبودن مرز بین سرزمین قبایل زلو و ایالت انگلستان در ناتال بود. هدف اصلی نابودی ارتش زلو بود. چرا که قوای زلو تنها ارتش محلی باقی مانده بود که می توانست برای مرزهای  انگلستان در جنوب آفریقا تهدید ایجاد کند . انگلستان با تسخیر سرزمین زولو ، می توانست تمام منطقه را تحت پرچم خود قرار دهد.

 

فرمانده ارتش انگلستان ژنرال لرد Chelmsford فورد طرح حمله ای را در نظر داشت که طبق آن سرزمین زلو را در  سه ستون مورد حمله قرار دهد.ستون مرکزی با هدف تسخیر قلب پادشاهی زلو یعنی پایتخت ایشان را به نام Ulundi باید حرکت می کرد.

 

تصویر شماره 1: ژنرال چلمزفورد

تمام انگلیس های مستقر در ناتال از مزایایی که در ستخیر زلو بدست می آمد به وجد و هیجان امده بودند اماهیچ کس بیشتر از سرهنگ 48 ساله ولیام دورانفورد هیجان زده نبود. او برای مدت درازی در یکی از دور افتاده ترین مستعمرات انگلیسی دریک پاسگاه دور خدمت می کرد. در طی مدت خدمت هیچ عملیات و تحرکی را ندیده بود.او به دنبال نشان دادن شجاعت و توانایی های خود در ارتش بود که جنگ آتی این فرصت را به وی اعطا می کرد

 

تصویر شماره 2: سرهنگ ولیام دورانفورد

دورانفورد خود را به عنوان داوطلب برای جنگیدن در ارتش انگلستان معرفی کرد.ژنرال انگلیسی لرد چلمزفورد به او اعتماد نداشت و فکر می کرد که اشتیاق بیش از حد او برای نبرد می تواند خطرناک و غیر قابل کنترل باشد و همچنین او هیچگونه سابقه نبرد در کارنامه خود نداشت.بنابراین دورانفورد و گروهش در روکزدریفت در غرب مرزهای زولو مستقر شدند تا سرحدات مرزی را کنترل نمایند دورانفورد از روی حس وظیفه شناسی اما با اکراه ماموریت را قبول کرد..

در اولین روز نبرد ، نیروهای انگلیسی از ارتش اصلی زولو شکست خوردند..در روز 21 ژانویه ، ژنرال چلمزفورد نیمی از ارتش مرکزی خود را که در پایه کوهی به نام Isandlwana (آزندل وانا  برای راحتی به نام اردوگاه وانا یاد خواهد شد) مستقر شده بودند جهت دنبال کرده جنگجویان زولو به سمت شرق رهسپار کرد..در زمانی که ژنرال در خارج از کمپ بود ، ارتش زولو به کمپ شبیخون زدند. در این زمان نیروهای مستقر در راکزدریفت نزدیکترین قوای کمکی برای ارتش انگلستان بودند.دستور به کرنل دارنفورد صادر شد که نیروهای خود را به کمک نیروهای مستقر در کمپ اردوگاه وانا ارسال کند. اکنون این سرهنگ میان سال به عنوان فرمانده ارشد نیروهای انگلیسی در کمپ وانا انتخاب شده بود..

 

تصویر شماره 3: منطقه کوهستانی که اردوگاه آزندل وانا  انگلستان در آن قرار داشت

در روز صبح 22 ژانویه ، دورانفورد خبری را که در تمام عمر خود منتظرش بود را دریافت کرد.با با چهارصد نفر از نیروهای خود به سمت اردوگاه وانا حرکت کرد و در ساعت 10 صبح به آنجا رسید. با بررسی مکان  کمپ او متوجه شد که چرا ژنرال این مکان را انتخاب کرده است. از سمت جنوب و شرق سرزمین چمن زار مسطحی وجود داشت که هر حرکت از قبیله زولو یعنی هر حمله احتمالی را قابل روئیت و تشخیص میکرد. .از سمت شمال نیز دشت NQUTU (نکوتا) قرار داشت که اندکی از ایمنی کمتری برخوردار بود.اما محل کمپ بر روی منطقه کوهستانی بود که هر حمله مستقیم را به راحتی قابل شناسایی و تشخیص بود.

کمی بعد از رسیدن دورانفورد به کمپ به او خبر دادند که نیروی بزرگی از ارتش زلو در دشت نکوتا در قسمت شرق مستقر شده است.احتمالا قصد حمله به نیمی از نیروهای خط مرکزی چلمزفورد را دارند.ژنرال چملزفورد یک دستور واضح و روشن را داده بود که 1800 نفر در کمپ وانا به صورت متحد مستقر شوند و از کمپ خارج نشوند تا در صورت حمله ارتش زلو آنها توانایی کافی برای جلو گیری از حرکت ارتش زولو داشته باشند.

از نظر سرهنگ دورانفورد ، ژنرال بیش از حد محافظه کار بود . او به عنوان افسر ارشد تصمیم گرفت تا از دستور سرپیچی کند و با 400 نفر به صورت موازی به دشت نکوتا پیشروی کند تا جلو حمله زلو را به ارتش ژنرال بگیرد.

خیلی زود گروه دیگری از انگلیسی ها صحنه وحشت آوری را دید. گروه زیادی از زلوها افق را پر کرده بودند.در حدود 20000 هزار مرد قوی .این مردان مانند یک خط حرکت می کردند و دو انتهای این خط زودتر حرکت می کردند حرکت گروه زلو مانند یک شاخ بود که دو انتهای سر هر خط جلوتر حرکت می کردند.گروهای انگلیسی پیغامی را به کمپ ارسال کردند که زلوها در حال حمله هستند.دورانفورد نیروهای خود را چنان آرایش داد تا در چند خط برای دفاع از کمپ قرار بگیرند. چیزی که درانفورد نمی توانست ببیند این بود که نیروهای سمت چب شاخ دشمن به سمت علف های بلند در حرکت بوده و قصد داشتند تا با دور زدن کمپ و رسیدن به سر دیگر شاخ ، محاصره را کامل کنند.

 تصویر شماره 4: محاصره شدن اردوی وانا توسط نیروی زولو  (نمای از بالا)

در پایین تصویر نیروهای زولو در حال دور زدن کامل کمپ هستند

به نظر انگلیسی ها ارتش زلو دائما از زمین رشد می کنند.یک گروه از پیشآهنگ های آنها ناگهان ظاهر شده و نیزه های خود را پرت می کنند و و بعد ناگهان در علفزار مخفی میشوند.هر زمان که انگلیسی ها پس از شلیک در حال پر کردن گلوله در تنفگ های خود می شدند ، زلوها پیشروی می کردند و چند نفر از سربازان را با این روش میکشتند و دوباره مخفی میشدند

دورانفورد موفق شد تا نیروهایش را به کمپ برگرداند.اما انگلیسی ها اتش زیادی را بر روی زلوها ریختند و موقتا ایشان را متوقف کردند.هر زمان که سربازان آتش می کردند سربازان زلو عقب می رفتند و و هر زمان در حال بارگذاری گلوله بودند سربازان زلو پیشروی می کردند. ارتش انگلستان تا کنون چنین روش جنگی را ندیده بود.درحقیقیت ارتش زلو در هر حرکت حلقه محاصره را تنگتر میکرد. 

 تصویر شماره 5: حمله ناگهانی به سمت انگلستان توسط نیروهای زولو

ناگهان روش جنگ تغییر کرد. زلوها شروع کردند به صدا درآوردن از طریق زدن نیزها به سپرها و ایجاد یک صدای مانند فریاد از گلو کردند. این یک صدای وحشتناک بود.. در قسمت شمالی کمپ یک گروه از سربازان انگلیسی قسمتی از سربازان یک مکان خالی را ایجاد کردند. انها از صدای های ایجاد شده توسط زلوها وحشت داشتند.زلوها چند یارد دور تر بودند اما ناگهان به این فاصله ایجاد شده در دیوار دفاعی یورش بردند . افراد زیادی رادر خطوط انگلیسی کشتند.از ناکجا آباد نیروی ذخیره حمله ور شد و اطراف دایره محاصر گرد  امدند و نیروی زلوها را دوبرابر کردند.. دانفورد سعی کرد تا دستور ژنرال را اطلاعات کند اما دیگر بسیار دیر شده بود

 تصویر شماره 6: حمله ناگهانی ارتش زولو

سرهنگ دورانفورد از طریق یک شکاف در حلقه محاصر یورش برد و سعی در نجات افرادش را داشت اما نتوانست و کشته شد در نهایت فقط صدنفر نجات یافتند و 400 نفر جان خود را از دست دادند

ارتش انگلستان با این شکست کاملا از منطقه زلو عقب نشست.

  تفسیر

هرچند که چند ماه بعد از نبرد اردوگاه وانا سواره نظام انگلستان موفق شد تا نیروهای زلو را شکست بدهد اما این نبرد درسهای آموزنده ای داشت

شاهکار پیروزی زلو به واسطه شجاعت شاه shaka در سال 1820 بود.

با همت و تلاش وی یک قبیله کوچک محلی توانست تبدیل به نیروی جنگی بسیار خطرناکی برای ارتش انگلستان گردد.

شاکا نیزه با تیغه های پهن را اختراع کرد.این نیزه ها در جنگ بسیار مخرب و ویرانگر بود.او با یک انضباط سخت ، آموزش مستمر موفق شد به نیروهایش روش پیشروی و محاصره کردن به سبک دایره ای را آموزش دهد

.دایره در فرهنگ زلو بسیار مهم بود.دایره سمبل اتحاد قومی ، یک سمبل در هنربومی ، و روش برتری در میدان نبرد بود.

 

تصویر شماره 7: تصویر شاه شاکا رهبر زولو که این قوم را به جنگ اوران بزرگ تبدیل کرد

قبل از هر نبرد پیشاهنگهای زلو زمین را برای مخفی شدن بررسی می کردند. انها اغلب در دره ها ، راه آب ها ، شیارها ، مسیل ها و.. که از از هیچ فاصله ای قابل شناسایی نیستند مخفی می شدند.حتی علفزارها و تخته سنگها نیز می توانستند که یک مخفیگاه مناسبی را ایجاد می کنند. ارتش زلو با سرعت به سمت مخفیگاه پیش میرفتند . پاهای آنها مانند چرم سخت و محکم بود . انها برای مخفی نگه داشتن حرکت نیروهای اصلی خود یک گروه از نگهبانان و دیده بانان را مامور میکردند تا حواس دشمن را پرت کنند و در این هنگام نیروی اصلی اقدام به استتار خود میکرد

در زمان حمله ناگهان نیروی اصلی زولو از محل مخفیگاه خود بیرون می آیند و در زمین جنگ ظاهر می شدند. زلوها به شکل شاخ ، آرایش نظامی پیدا می کردند. قسمت مرکز آرایش نظامی وظیفه داشت تا نیروی دشمن را زمینگیر کند. در همین زمان شاخ ها از دو طرف سعی در محاصره دشمن می کردند. اغلب یک طرف شاخ در پشت علفزار بزرگ و یا تخته سنگ مخفی میشد . زمانی که این قسمت مخفی خود را نشان می داد و دشمن متوجه میشد که در محاصره قرار گرفته تحت فشار روانی شدیدی قرار می گرفت.

تصویر شماره 8: اضافه شدن نیروی اضافی به محاصره باعث ازایش فشار روانی انگلستان شد

سالها بعد کمیته ای در مورد شکست انگلستان تحقیق کرد و به این نتیجه رسید که علت واقعی شکست انگلستان ترس ایجاده شده از محصاره دشمن بود . سرو صدای و غوغای جنگ جویان ، ترس از محاصره شدن و اضافه شدن نیروی تازه نفس به نبرد، سر و صدای نیزه دشمن که بزرگترین نقطعه ضعف آنها بود (از نظر تکنولوژی نیزه ضعف بزرگی در برابر تفنگ بحساب ِ میآید) .باعث شد که نیروی انگلستان با توجه به تمام برتری سلاح خود ، زیر فشارروانی ازهم پاشیده شوند

تصویر شماره 9: درصورت محاصره کردن حریف فشار روانی زیادی را به وی تحمیل خواهید کرد.

ما انسانها مخلوقات بسیار باهوشی هستیم ، در فجایعه و یا شکست ، ما راهی پیدا می کنیم تا خود را با شرایط وقف دهیم ، و شرایط را تغییر دهیم. ما به دنبال شکافی میگردیم و اغلب ان را پیدا می کنیم. ما با امید پیشرفت می کنیم. تاریخ جنگها مملو از داستانهای از زیرکی و اراده  مردانی بوده که موفق شدند شرایط دشوار را طی کنند و به موفقیت برسند مگر در یک استثنا آن هم در زمان احاطه شدن و محاصره شدن چه فزیکی چه روانی ، این تنها امکانی است که باعث می گردد همه چیز برعکس شود.

اجرای این استراتژی به حریف شما هیچ شکاف و فرصتی برای بهره بردن نمی دهد. انها محاصره شده اند و هیچ امیدی نخواهند داشت. بخصوص در صحنه های سیاسی و یا اجتماعی این استراتژی بسیار کارآمد است.

محاصره کردن یعنی  هر مانوری که به حریف شما این احساس را بدهد که در هر مکان امکان حمله به وی وجود دارد. در این صورت حریف در گوشه گرفتار می گردد و امیدی برای ضد حمله نخواهد داشت.با محاصره شدن عزم راسخ حریف و اراده انها ضعیف می گردد.مانند زلو نیروهایی را برای احتیاط به همراه داشته باشید که با شاخ های شما کار کنند. شما به دشمن با این نیرو  در زمانی حمله می کنید که ضعف انها زیاد می گردد.با این کار ناامیدی زیادتری را به دشمن تزریق خواهید کرد.

شما باید دشمن خود را به این باور برسانید که از ته قلب قبول کند که شکست خورده است

ادامه دارد :)

 

حمله به جناح ها قسمت سوم

درک بیشتر

جنگ و نبردی که ما امروزه ما با آن درگیر هستیم بسیار پیچیده و گیچ کننده است.

منظور اینکه ما فقط درگیر نبردهای معمول روزانه نیستیم ما به صورت همزمان درگیر مردمی هستیم که سعی می کنند ما را برای چیزهای متفاوت قانع کنند و در جهت خاص هدایت کرده و راستای اهداف خود منحرف کنند.

چون مردم به صورت دائم برای قدرت در حرکت هستند ، دنیای اجتماعی ما پرشده از حمله های مخفی و استتار شده.. در این شرایط صبر و زمان لازم است که بتوان اقدام به یک حمله غیر مستقیم نمود

 

 

تصویر شماره 1:اغلب مردم در مقابله با مشکلات تمایل دارند به صورت مستقیم به دل مشکل حمله کنند که روش مناسبی نیست.

در تقابلهای روزانه به منظور تحت تاثیر قراردادن مردم و حرکت دادن مردم به سمت اهداف خود، روش مناسب (روش های غیر مستقیم برای جلب نظر مردم) زمان بر و سخت می باشد ، لذا مردم تمایل دارند تا مسیر مستقیم را برای رسیدن به خواسته های خود و جلب نظر دیگران انتخاب کنند.

مثلا روش در مجادلات و بحث ها روش مستقیم یعنی سعی در قانع کردن مردم نصبت به نظرت خود ، بحث کردن با صدای بلند و احساسی و نیز بازی با لغات است که نتیجه معکوس در پی خواهد داشت و طرف مقابل را به دفاع از خود و مقاومت بیشتر سوق می دهد

حمله مستقیم مشکل بزرگی داد .این قانون زندگی در هر کجا است

"حمله مستقیم باعث افزایش قدرت مقاومت مردم میگردد بنابراین ایجاد تغییر در چشم انداز سخت به نظر خواهد آمد."

نتیجه استفاده از حمله مستقیم به مردم دو چیز است :

اول : مردم در برابر تغییرات بیشتر مقاومت می کنیم.

دوم : سعی میکنند تا به منظور ثابت نگه داشتن آرامش و شرایط زندگی خود دیوار و قلعه خود را بلند تر و مستحکمتر سازند..

بنابراین حمله مستقیم فقط انرژی ما را می گیرد ( نه تنها به ما کمک نمی کند بلکه آنچه را که داشتیم نیز از ما می گیرد) .

شما باید از خود بپرسید چه مزیتی در حمله مستقیم وجود دارد چرا که باعث می شود تا مقاومت مردم زیادتر  گردد و آنها را در رسیدن به ایده های خود مصمم تر شوند

مستقیم بودن ،صریح بودن و صادق بودن  ممکن است به شما احساس آرامش و آسایش خاطر بدهد اما باعث مخالفت و دشمنی هم می گردد.از نظر تاکتیکی این روش بسیار ناکارامد است. طبق قوانین جنگی حمله مستقیم باعث می شود تا مقاومت زیاد گردد اما حمله غیر مستقیم باعث کاهش مقاومت حریف می گردد.

افراد پیروز کسانی هستند که ارزش حمله غیر مستقیم را می داند و نیت خود را مخفی می کنند این باعث می شود تا دشمن مقاومتش را کاهش دهد. به نقاط ضعف حمله کنید، به جای حمله مستقیم به جناح ها حمله می کنند و به جای اجبار کردن و فشار آورد به مردم، آنها را با چرب زبانی به سمت مسیر مورد علاقه خود هدایت می کنند. این کار تلاش زیادی را نیاز دارد اما سود و منفعت سرشاری را نصیب شما خواهد کرد.

کلید موفقیت مانور جناحی حرکت مرحله ای آن است.در حمله جناحی و حین انجام حرکات اولیه نیت شما را آشکار نمی گردد و دشمن به راحتی غافلگیر میشود. 

از روش مانور جانبی ناپلون استفاده کنید یعنی اول به دشمن به صورت مسقیم حمله کنید.تا توجه دشمن به سمت روبرو جلب گردد.سپس به آنها از کنارها حمله کنید که برای ایشان غیر قابل پیشبینی باشد. ناپلون از این روش در نبرد با اتریش در  کالدیرو استفاده کرد.

تصویر شماره 2: یکی از روش های ناپلون این بود که حریف را با حمله مستقیم از جلو سرگرم می کرد و از جناح ها او را غافلگیر می کرد.

1-توجه مردم را به روبرو جلب کنید (اغوا کردن) و از جناح ها حمله کنید

در کاخ پذیایی در پاریس در سال 1856 همه در انتظار رسیدن اشراف زاده 18 ساله ایتالیایی به نام کنتس Countess de Castiglione   او بسیار زیبا بود و خود را مانند یک الاهه زنده یونان آرایش کرده بود. او به قصد ازدواج با ناپلون سوم به پاریس حرکت کرد. 

 تصویر شماره 3: کنتس کستیگلون همسر ناپلون سوم

ناپلون و کنتس هم دیگر را به صورت اتفاقی  دیده بودند. کنتس قبل از اینکه خود را در گیر صحبت کند از مجالس خارج می شد.چیزی که امپراتور را دیوانه می کرد ان بود که ظاهر او نتوانسته بود کنتس را تحت تاثیر و هیجان قرار دهد. کنتس با شرم و حیا و به ارامی به امپراتور نگاه می کرد.ناپلون در طی چند هفته با اصرار به کنتس ابراز عشق کرد تا بالاخره کنتس تسلیم شد.با این وجود هنوز کنتس با ناپلون برخود سردی داشت. هنوز ناپلون باید برای عشق به او اصرار می کرد و هرگز از احساس کنتس اطمینان نداشت. در مهمانی ها کنتس توجه سایر مردها را به خود جلب می کرد و باعث می شد تا ناپلون به شدت حسودی کند. به هر صورت چون ناپلون خسته شد به سمت زنان دیگر تمایل نشان داد اما همچنان در فکر کنتس بود

 

 

تصویر شماره 4: تصویر ناپلئون سوم

خانه کنتس در زمان ویکتور امانوئیل ، پادشاه پدموند (شمال ایتالیا) بود. ایتالیا به بخش های کوچکی مانند پدموند تقسیم شده بود. اما با حمایت فرانسه میتوانست به صورت یک کشور واحد تبدیل گردد.آرزوی ویکتور امانئل آن بود که پادشاه این کشور ایتالیای متحد شود. در صحبتهای کنتس با ناپلون کنتس دائما از علاقه ویکتور به فرانسه و از قدرت او به عنوان یک رهبر صحبت می کرد. 

 

 

تصویر شماره 5: تصویر ویکتور امانویل عامل ایجاد وحدت در ایتالیا

لذا بنابر نظرات و صحبتهای کنتس ، ناپلون تصور میکرد که تنها ویکتور است که  میتواند یک پادشاه مناسب برای ایتالیا باشد.

تحت تاثیر القا کنتس ناپلون طرح خود را با با مشاورانش در میان گذاشت و به صورت پیوست سعی در قرار دادن ویکتور به تخت شاهی داشت گویا که این ایده خود او بوده است.ناپلون کمترین حدسی نمیزد که رابطه او با کنتس توسط ویکتور و یکی از مشاوران خردمندش به نام کنت کاوور برنامه ریزی شده باشد.. آنها برنامه ریخته بودند که کنتس ناپلون را اغوا کند و آرام آرام برای پادشاهی و حمایت از ویکتور اقدام نماید.

 

 

تصویر شماره 6: کنت کامیلو دی کاوور مشاور هوشمند  امانویل

اغوا کردن امپراطور توسط کنتس به استادی هرچه تمام تر برنامه ریزی شده بود. او این کار را با لباسی که می پوشید ، کلماتی که بیان می کرد ، نوع نگاهش انجام میداد.روش محتاطانه کنتس برای اسیر کردن و اغوا کردن ناپلون یک روش کلاسیک حمله به جناح می باشد.

برخورد سرد کنتس که با اغوا کنندگی همراه بود ، باعث شد تا ناپلون توجه خود را به او جلب کند و در نهایت ناپلون را مجبور کند تا با پادشاهی ویکتور موافقت نماید.

تصویر شماره 7: روش محتطانه کنتس برای اسیر کردن و اغوا کردن ناپلون یک روش کلاسیک حمله به جناح می باشد.

اگر کنتس مستقیما از ناپلون درخواست می کرد که با پادشاهی ویکتور موافقت کند جان خود را به خطر می انداخت و ممکن بود ناپلون او را بکشد. کنتس توجه ناپلون را به جلو جلب کرد این کار را با توجه به نقطعه ضعف ناپلون در برابر زیبایی زنها و زنبارگی وی انجام داد . در این مرحله ناپلون در برابر تحریک از جناح ها آسیب پذیر شده بود

مانوری مانند این باید جهت ترغیب دیگران صورت بگیرد. هرگز هدف خود و یا نیت خود را آشکار نکنید. و به جای آن از اغوا کردن ، مکالمه های جذاب ، شوخی ، تملق ، و.. استفاده کنید.تا توجه مردم را به روبرو جلب کنید وقتی توجه حریف به جلو جلب گردد ، در این صورت جناح آنها اسیب پذیر خواهد بود. در این صورت اگر شما یک اشاره  و یا پیشنهادی را ارائه دهید ، درها باز می شوند و دیوارها فرو میریزد. این روش باعث خلع سلاح دشمن می گردد.

 

 

 

تصویر شماره 8: حمله به غرور و نفس افراد مانند حمله به قلب دشمن ( حمله مستقیم ) می باشد. سعی کنید در دشمن القای امنیت و راحتی کنید

ضمیر و غرور افراد را به عنوان خط میانی افراد تصور کنید. زمانی که آنها به شما حمله می کنند و شما نمی دانید چرا در معرض حمله دیگران قرار گرفته اید شاید به این دلیل باشد که سهوا ضمیر و نفس آنها را تهدید کردید یا شما احساس مهم بودن آنها را در دنیا تهدید کرده اید.شما همواره باید سعی کنید که مردم در مورد خود احساس امنیت کنند. از هرچه که ممکن است استفاده کنید مثلا چاپلوسی های زیرکانه ، هدایا ، ترفیعهای غیر قابل انتظار ، اتحاد ، ایجاد احساس برابری. انعکاس دادن ایده ها و ارزشهای آنها و... همه اینها باعث می شود تا ایشان احساس امنیت و تعادل کنند. القای ایجاد امنیت و راحتی برای حریف مراحل مورد نیاز برای حمله جناح ها هستند

  

2- دشمن را وادار کنید تا خود را در شرایط خطرناک و بی دفاع قرار دهد.

یک روش معمول برای استفاده از مانور جانح ها در جنگ ان است که دشمن را وادار کنید تا خود را در مکان بی دفاع قرار دهد. یعنی آنها را در داخل زمین و یا دامی قرار دهید که مجبور باشند چنان در آن حرکت کنند که مرکز آنها ضعیف  و جناح آنها فاصله زیادی از هم داشته باشند. چنین لشگری یک هدف مناسب برای حمله جناحی است

 

 

تصویر شماره 9: کرتز فاتح امپراتوری آزتک و مکزیک

در سال 1519 هرنان کرتز با ارتش کوچک خود در شرق مکزیک امروزی لنگر انداخت و نقشه داشت تا امپراتوری آزتک را شکست دهد.اما در ابتدا او باید بر مردان خودش فائق آید بخصوص گروه کوچک حامی دیگو ولاسکس، حاکم کوبا .

حاکم کوبا گروه کوچکی را برای کرتز فرستاده بود و قصد داشت تا خود مکزیک را فتح کند.ن نیروهای ولاسکس باعث مشکلاتی برای کرتز شده بودند در هر مرحله و دائما برای او در حال توطئه کردن بودند   

 

 

 

تصویر شماره 10: دیگو ولاسکس دکوئیار حاکم کوبا

یک از دلایل نفاق طلایی بود که اسپانیایی ها برای پادشاه اسپانیا ارسال می کردند کرتز به نیروهای خود اجازه داده بود که با طلا داد و ستد کنند و غذا بخرند اما نیروها ولاسکس با این ایده مخالف بودند.

کرتز عقب نشینی کرد. او به نیروهای ولاسکس پیشنهاد داد تا یک مامور مالی معرفی کنند. انها یک نفر را معرفی کردند و با کمک او تمام طلاهای افراد را جمع کردند. با این سیاست تنفر سربازان را از نیروهای کوبایی زیاد کرد . سربازان شروع به غرغر کردن کردند. و کرتز فقط به این موضوع اشاره داشت که کسی که اصرار به این سیاست دارد حکومت کوبا می باشد.او شخصا اصلا از این روش خوشحال نبود. افراد ولاسکس مورد نفرت قرار گرفتند. لذا کرتس بنابر درخواست فوری از سایر سربازان این سیاست را باطل اعلام کرد. از ان پس توطئه کنندگان هیچ توطئه دیگری را نتوانستند انجام دهند. انها بی پناه و تحقیر شده  و ترد شده بودند

این روشی بود که کورتز جهت برخورد با مخالفان و مشکلات از ان استفاده می کرد.در ابتدا او  درظاهر در طرف انها بود و خود را موافق ایده انها نشان می داد و حتی انها را تشویق می کرد تا کارها را جلو ببرند. او سعی داشت تا دشمن خود را در معرض خطر قرار داده و خود را بی دفاع کند. به این صورت که انها با ارائه ایده های خودپرستانه و غیر محبوب ، خود را بی حامی و پشتیبان قرار می دادند. این هدف بی پناه به آسانی توسط یک شلیک ساده کرتز از بین قرار میرفت .( مردم و حامیان حریف از ایشان فاصله می گرفتند و دشمن تنها و بدون پشتیبان قرار میگرفت)

زمانی که مردم ایده های خود را ارائه می کنند و بحث می کنند اغلب خود را سانسور می کنند. سعی کنید با انها بیشتر موافق باشید و انعطاف پذیر گردید. اگر به انها مستقیما حمله کنید چیزی زیادی بدست نخواهید آورد. به جای آن مردم را تشویق کنید تا بیشتر نظرات خود را بروز دهند و با این کار به شما هدف بزرگتری را نشان بدهند. این کار را با کنار ایستادن و به نظر موافق بودن انجام دهید و اجازه دهید که انها بیشتر بگویند ( شما حتی می توانید انها را احساسی کنید ، به حرکت رو به جلو تشویقشان کنید و انها بیشتر از انچه که می خواستند برای شما حرف بزنند.) به این حالت انها خود را در معرض تهدید قرار می دهند. پیشرفتن در بحث های غیر قابل دفاع و یا موقعیتهای غیر قابل دفاع باعث می شود تا انها بیشتر مسخره به نظرآیند. رمز موفقیت ان است که هرگز زود حمله نکنید ، به حریف خود زمان دهید تا خود را حلق آویز کند.

در دنیای سیاست ، مردم به موقعیتهای اجتماعی خود وابسته هستند.. مردم نیاز دارند تا از منابع مخلف و زیاد تری حمایت شوند. این حمایت که پایه قدرت مردم است می تواند عاملی برای ضعف و در معرض حمله قرار گرفتن نیز باشد.

روزولت می دانست که برای یک سیاستمدار جناح آسیب پذیری به نام الکترا وجود دارد.. مردمی که ممکن است به او رای بدهند و یا ندهند. روزولت میتوانست مانع از ارسال کمک مالی و ساپورت به یک سیاستمدار و یک کاندیدا گردد.او این کار را با یک حرکت تهدید آمیز بر روی آبرو و شهرت سایر کاندیداها انجام می داد. حمله جناحی به موقعیت اجتماعی و شهرت یک نفر باعث می شود تا او با تهدید مواجه گردد. و به شما یک فضای بزرگ برای مانور دادن بر علیه حریف از جهت دیگری می دهد

حرکت غیر مستقیم بسیار پر منفعت تر خواهند بود.

در سال 1801 ناپلون به روسیه پیسنهاد داد تا محافظ جزیره مالت شوند که تحت کنترل فرانسه بود. این کار به روسیه یک پایگاه مهمی در مدینترانه می داد. این پیشنهاد به نظر از روی بخشندگی بود. اما ناپلون می دانست که انگلستان به زودی کنترل این جزیره را در دست می گیرد. انگلیسی ها نیرو و طمع آن را داشتند تا این جزیره را اشغال کنند و نیروی دریایی فرانسه آنقدر ضعیف بود که نمی توانستد جلوی آنها را بگیرد.انگلیس و روسیه متحد بودند این اتحاد با تهدید انگلستان بر جزیره مالت به مخاطره می افتاد. این اختلاف هدف نهایی ناپلون بود.

حریفی که نداند مسیر جرکت شما در کجاست بسیار  ناکارآمد خواهد شد.زاویه ها بیشتر و مسیر بیشتری را می توانید انتخاب کنید. و برای حریف بسیار سخت خواهد شد تا در برابر شما دفاع کند. هرکجا که حرکت شما را پیشبینی کند با یک جهش از طرف شما مواجه خواهد شد.این یک استتار بی نظیز برای طرح حمله شما به حریف می باشد.

تصویر شماره 11: خرچنگ را اگر مستقیما قصد شکارش را داشته باشید به شما آسیب می زند. برای این کار باید به قسمت پشت و شکم او دسترسی پیدا کنید.

برای بهتر به ذهن سپردن: خرچنگ جانوری است که با آن چنگالهای تیز و سریعش و پوسته محافط سختش بنظر بسیار ترسناک و غیر قابل شکار میرسد... اگر دست خود را مستقیما به سمت او ببرید عواقب خطرناکی در انتظار شما خواهد بود. اما اگر با یک چوب او را سروته کنید تا قسمت نرم زیر او مشخص گردد باعث می شود تا به راحتی این جانور تسلیم شود.

منبع: با دور زدن دشمن و حمله به جناج ها می توان در نبرد پیروز شد

ناپلئون بناپارت

پاتک: (مقابله با حریفی که قصد دارد به جناح ما حمله کند  و بررسی ضعف های حمله جناحی)

در سیاست می توانید جناح های حریف را با گرفتن موقعیت های مشابه اشغال کنید. مثلا از ایده های مشابه برای مقاصد خود استفاده کید. این یک روش بسیار قدرتمند خواهد بود و باعث می شود حریف نتواند به شما حمله کند چون در حقیقت حمله به طرح شما حمله به طرح خودش میباشد.

کلینتون از همین روش برای گرفتن رای در ناحیه های انتخاباتی خود استفاده می کرد. مشابه جمهوری خواهان عمل می کرد.باعث میشد تا حریف نتواند حمله کند و فضایی برای حرکت نداشته باشد. اما ایستادن و انتظار زیاد در جناح دشمن می تواند هزینه بر باشد.

مردم – جناح نرم  و آسیب پذیر برای هر سیاست مداری—به راحتی احساس خود را نصبت به کاندیدای سیاسی خود از دست می دهند

گذشت زمان می تواند خطر ناک باشد و باعث اختلاف بین طرفداران گردد. در زمان حمله به جناح ها مراقب هزینه نیز باشید.