Friday, October 7, 2011

هنر کنترل - تغییر زمین جنگ


دشمن تمایل دارد با شما در زمین های آشنای خودش بجنگد ، زمینی که تمام جزیات را می شناسد ، زمان و مکان- با زیرکی جنگ را به زمین های بکشانید که برای حریف نا آشناست در آن صورت شما کنترل حرکت ها را بدست خواهید گرفت.بدون تشخیص آنچه که اتفاق افتاده است ، حریف خود را در حال جنگ طبق شرایط شما خواهد دید.

یک داستان کاربردی:

در سال 1932 کمپانی Paramount Pictures در پی ساخت فیلمی کمدی جنایی به نام Night After Night بود. ستاره این فیلم شخصی به نام George Raft و تولید کننده فیلم William Le Baron. بود. ولیام نگران بود که آیا کسی را می تواند برای به عنوان نقش زن در این فیلم باز کند یا خیر. او به پیشنهاد رافت ستاره فیلم خانم Mae West  برای این نقش در نظر گرفت.
 تصویر رافت ستاره فیلم

خانم وست بیشتر به دلیل رقص و رقصندگی معروف بود و مورد توجه دنیای هنر قرار داشت. او در سال 1932 که برای بازی در این فیلم کاندید شده بود  39 سال داشت  و چاق شده بود برای همین تولید کننده در انتخاب وی شک داشت.با این حال ولیام این ریسک را کرد و به او پیشنهاد هفته ای 5000 دلار را برای دو ماه بازی در این فیلم را داد و در نهایت خانم وست این پیشنهاد را پذیرفت


 تصویر وست در سن 40 سالگی

در ابتدا فیلم برداری از خانم وست خواسته شد که وزن خود را کم کند اما او از رژیم گرفتن و تسلیم شدن در مقابل خواسته های تولید کنندگان متنفر بود 
-        در عوض رژیم گرفتن او وی  موی خود را به شیوه بسیار تحریک کننده رنگ زد ( علت این کار را در چند پاراگراف جلو تر بررسی می کنیم) 

 تصویر ولیام لو بران تولید کننده فیلم

وست  از نمایش نامه متنفر بود.دیالوگ او ساده و نقشش خیلی مهم نبود.او اعتقاد داشت که بعضی بخش های فیلم نامه  باید دوباره نوشته می شد  و خود وست تمایل داشت تا نوشتن فیلم نامه را شخصا انجام دهد !
 کارگردانان هالیودی برای مقابله و رام کردن زنان هنرپیشه کاملا حرفه ای و مجهز بودند. خیلی ها می خواستند که متن نمایش نامه را عوض کنند اما در اینجا تمایل بازیگر یعنی وست به نوشتن فیلم نامه عجیب و تازه بود. در نهایت با این درخواست وی مخالف شد و در پاسخ خانم وست هم از ادامه فیلم برداری تا تغییر نسخه فیلم نامه خودداری کرد.
.
 تصویر ذوکر - ریس کمپانی
 
ریس کمپانی آلدف ذوکر فیلم تست بازیگری وست را دید و از او خوشش آمده بود  و روش کار او را پسندید.او از مدیر اجرای خواست تا خانم وست را برای شام در شب تولدش بیرون ببرد و او را با چاپلوسی و چرب زبانی آرام کند و موافقت وی را برای انجام فیلم برداری بگیرد.  اما در شب مورد نظر در زمان شام خانم  وست چک دستمزدش را به دست مدیر اجرایی داد. و به او گفت که دارد فردا صبح نیویورک را ترک می کند.

ذکور بلافاصله از خبر آگاه شد  ، او با عصبانیت تعادل خود را از دست داد.به نظر می رسید که خانم وست آرزو داشت این پول زیاد را از دست بدهد  و ریسکی که می توانست او را تهدید کنند یعنی شکایت کردن بر علیه او به دادگاه به دلیل فسخ یک طرفه قرارداد و نیز آینده کاری خود را که نتیجه آن ممنوع تصویر شدن در هالیود است را پذیرفته باشد

.ذکور یک نگاه دیگری به متن نمایش نامه انداخت، ظاهرا حق با خانم وست بود و ظاهرا متن نمایش نامه بسیار زشت و نامناسب نوشته شده بود. به نظر آقای ذکور ، خانم وست کاملا حق داشت که آینده شغلش را به خطر اندازد اما این نقش را بازی نکند. او تصمیم گرفت یک پیشنهاد جدید به خانم وست بدهد:
 آنها دو بار فیلم می گیرند یک بار با فیلم نامه خانم وست و یک بار با فیلم نامه اصلی هرچند برای آنها اندکی گران تمام می شود و در نهایت هر کدام که بهتر بود را انتخاب می کنند.


 
خانم و ست پیشنهاد را پذیرفت و عملیات فیلم برداری آغاز شد.یک نفر خیلی خوشحال نبود و ان کارگردان Archie L. Mayo بود. وی مردی با رزومه کاری و موفقیت های  بسیار زیاد در هالیود.



 تصویر مایئو کارگردان فیلم

خانم وست نه تنها فیلم نامه را تغییر داد بلکه در نظر داشت تا تنظیمات دوربین را برای زمانی که در حال گرفتن دیالوگ های وی می باشد تغییر یابد.آنها دائما با هم در حال بحث و جدل بودند ( خانم وست و کارگردان) تا اینکه وست مجددا دست از کار کشید و درخواست کرد که در یک بخش از فیلم تصویرش حذف شد و بر روی یکی دیگر از  بازیگران که در حال گفتن یک جمله کمدی بود دوربین تمرکز کند. به نظر وست این کار  به تماشاگران فیلم  زمان خندیدن می دهد ، اما کارگردان به نظرش این کار نا مناسب آمد و پیشنهاد وست را رد کرد. مجددا خانم وست بازی را ترک کرد این در حالی بود که  مدیر استادیو با طرح وست موافق بود ، مدیر استادیو به کارگردان پیشنهاد داد تا با طرح وست موافقت کند اما بعدا پس از بررسی اگر لازم شد تغییرات مد نظر کارگردان را لحاظ می کنند.


این داستان همچنان ادامه داشت و خانم وست در زمان مونتاژ فیلم آنقدر در مورد سکانس های مختلف نظر داد به طوری که هیچ ادیتوری ، نمی توانست آن را به حالت اول برگرداند.


بالاخره فیلم در اکتبر 1932 اکران شد. بعد از دیدن فیلم تمام منتقدان هم نظر شده بودند که یک هنرپیشه جدید خلق شده بود.. وست یک هنرپیش جذاب ، باهوش بود که همه مردها را مجذوب خود ساخت. هرچند او فقط در چند سکانس ایفای نقش کرد اما همه جمله معروف او را در این فیلم به یاد میآروند که خودش آن رانوشته بود " من دختری هستم که آبرویش را از دست داده و هیچ وقت دلم برای آبرویم تنگ نمی شود"

تماشاگران عاشق وست شدند. او به شدت محبوب شده بود در سن 40 سالگی زمانی که او از همیشه چاق تر شده بود قرارداد دومی را با این کمپانی به امضا رساند که گران ترین دستمزد تا آن تاریخ سینمای هالیوود بود در ضمن در این قرار داد  به او آزادی عملی داده شده بود که تا کنون به هیچ بازیگری داده نشده بود.


 تفسیر و بررسی 

در حقیقت زمانی که وست به هالیود آمد او همه چیز بر علیه او بود. او یک زن چاق  و   پیر بود. هدف کارگردان این بود که از او در یک یا دو صحنه به منظور شاد کردن و جذاب کردن صحنه های خسته کننده استفاده کند و سپس او را کنار بگذارند.او قدرت واقعی ندارد و اگر او بخواهد در زمین کارگردان(زمانی که زنان در هالیود هیچ ارزشی نداشتند و فقط برای سو استفاده مورد استفاده در سینما قرار می گرفتند)  بجنگد ، به هیچ کجا نخواهد رسید. اما وست یک نابغه بود او به آرامی جنگ را  به زمین خود کشاند


او نقشه خود را نه به عنوان یک هنر پیشه معمولی بلکه به عنوان یک زن زیبا و جا افتاده آغاز کرد. او با رنگ کردن موی خود و آرایش شدید سعی کردن تا مردان کمپانی فیلم سازی را به سمت خود  جلب کند. او مردان را در اولین قدم و در قسمت تست بازیگری به دام انداخت.


در مرحله بعد او خود را بالاتر از یک هنرپیشه معمولی نشان داد و درخواست کرد تا متن فیلم نامه را خودش تغییر بدهد.طبق انتظار در مرحله با پیشنهاد او مخالفت شد بنابراین او با تهدید کردن به ترک کار و برگرداندن پول ، زمین جنگ را از روی خودش به عنوان یک بازیگر زن معمولی که به راحتی رام و کنترل پذیر است( زمین و یا موضوعی که کارگردانان در آن تبحر دارند)  به سمت زنی که می تواند متن فیلم نامه را خود  تغییر دهید عوض کرد

(با توجه به دلبری های اولیه و موفقیت او در جلب توجه مردان شرکت) با عث شد تا آقای ذکور توجه خود را به سمت فیلم نامه تغییر بدهد.


 بعدا از پیشنهاد اقای ذکور او مانور بعدی خود را اجرا کرد ، یعنی جنگ بر سر نحوه فیلم گرفتن ، نوشتن او و تغییر وی در فیلم نامه پذیرفت شده بود و جنگ بعدی او بر سر کارگردانی  و چگونگی فیلم گرفتن بود. هر سازشی به نفع وی تمام می شد

.به جای مبارزه با مدیر اجرایی طبق شرایط مدیر (به جای اینکه در زمین مدیر اجرایی نبرد کند ) ، او جنگ را به موضوع کشاند که مدیر هیچ گونه آشنایی با آن نداشتند.- مبارزه با یک هنر پیشه که می خواهد بر روی کارگردانی و نویسندگی فیلم تغییراتی ایجاد  کند  این زمین مبارز خانم وست بود در حقیقت کارگردان و مدیر اجرایی  در برابر زن باهوش و فریبده ای تمام مردان شرکت  از مقاومت در برابر او عاجز شده بودند در گیر جنگ شدند.

 سخن آخر اینکه
دشمن شما تمایل دارد در زمینی با شما وارد جنگ شود که بر آن اشنایی دارد لذا می تواند از قدرت خود در برابر شما استفاده کند و بهترین مزیت ها را بر علیه شما به کار گیرد.دادن چنین قدرتی به آنها و جنگدین طبق شرایط و نظر آنها شما را با مشکل مواجه می کند
 .هدف شما باید این باشد که زمین جنگ را به سمت مکان و شرایطی که مناسب رای شما است بکشانید.شما جنگ را می پذیرد ولی شرایط و زمین را اصلاح می کنید.

اگر جنگ در مورد پول است به سمت اخلاق تغییر دهید ، اگر دشمن می خواهد  بر سر یک موضوع خاص جنگ کند ، آن را بر روی موضوع بزرگ تر و سخت تر از توان انجام دادن آنها بکشانید.اگر آنها به دنبال جنگ ارام هستند به آن سرعت ببخشید.شما به دشمن خود اجازه نمی دهید که آرام باشد و طبق روال معمول خود جنگ کند. و دشمنی که به سمت زمین های ناشناخته حرکت کند ، کنترل را از دستش خارج می کند.و اگر کنترل از دستش خارج شود ، سازش می کند ، عقب نشینی می کند ، اشتباه می کند ، باعث نابودی خودش می گردد.