Friday, November 4, 2011

هنر کنترل - جمع بندی

درک بهتر

تصور کنید دو مبارز در رینگ بوکس در حال مسابقه هستند. موفقیت یک بوکسر در توانایی وی در ضربه زدن و یا عکس العمل سریع نمی باشد. بلکه توانایی او در خلق یک ریتمی است که به کمک آن ریتم حمله یا دفاع می کند.
توسط آن ریتم مبارز موفق می شود تا  رینگ را کنترل می کند ، او حریف را به سمت مرکز و یا کوشه رینگ هدایت می کند. رقیب را دور و یا نزدیک به خود می کشاند در حقیقت او مسلط بر زمان و مکان است.او طرح حریف را عقیم می گذارد و او را وادار می کند که اشتباه کند.

بوکسر موفق باید بتواند ذهن حریف و تمرکز او را از هم بپاشد ، او با مشت و ضربه مسابقه را نمی برد بلکه با کنترل کردن رینگ برنده می شود

فردریک کبیر می گوید
برای آسوده بودن در نبرد لازم است که دشمن را مشغول نگه داری. 
این کار باعث می شود دشمن به حالت دفاعی قرار بگیرد ، و در نهایت در شرایطی قرار می گیرد که امکان رشد و بهتر کردن شرایط و دوباره سازی خود را نداشته باشند.

دقیقا رومل در قسمت اول داستان ، خانم وست در قسمت دوم و ژنرال شرمن در قسمت سوم سعی بر آن داشتند که دشمن ، رقیب و حریف خود را به چیزی های مانند حمله های مستقیم و ضعیف سرگرم کنند. با این کار تمام توان و توجه حریف را گرفته و موفق می شدند که ضربه نهایی را از محل غیر قابل انتظار به حریف وارد کنند و یا به اهداف نهایی خود برسند.


پاتک (ضد حمله در برابر حریفی که قصد کنترل ما را دارد چه کنیم
 
هیچ بدل و یا ضدی در برابر فرآیند کنترل شدن وجود ندارد . هر اقدامی که به نظر بدون هدف باشد و یا هیچ گونه کنترل کردنی در روابط و شرایط در آن  حرکت دیده نشود خود در حقیقیت یک مدلی از کنترل کردن به حساب می آید. 
(مثلا رومل به گونه ای حرکت می کرد که گویی هیچ برنامه خاص و یا هدف مشخصی ندارد. اما او سعی در گمراه کردن حریف داشت و در پی هر حرکت خود هدفی مشخص نهفته داشت) 
حتی اگر شما قدرت و کنترل را به حریف واگذار کنید ، در حقیقت شما یک قدرت منفعلی را بدست خواهید آورد که در زمان مناسب می توانید از این قدرت در رسیدن به اهداف خود استفاده کنید.در این حالت شما به عنوان فردی شناخته می شود که کنترل امور را حتی با واگذاری قدرت به حریف خواهد شد.
مانند بازی شطرنج شاید در بخشی از بازی کنترل صفحه به دست حریف باشد اما هرگز معلوم نیست که آیا این کنترل تا آخر ادامه دارد یا خیر؟
 دوباره تکرار می کنم

تنها راه پیش دستی کردن در برابر هر شخص یا گروهی که سعی در کنترل کردن شما دارد آن است که شما طرف مقابل را هوشمندانه تر کنترل کنید، یعنی درعوض اینکه سعی کنید بر هر حرکت طرف مقابل تسلط داشته باشید ، جنگ را بر روی زمین خود و موضوعی که در آن تخصص و شناخت کامل دارید شیفت دهید. 
 
جریان و شرایط را به صلاح خود و به نفع منافع خود تغییر دهید.. با انجام مانورهایی سعی کنید ذهن حریف  را کنترل کنید. بر روی احساسات او کار کنید و آنها را مجبور کنید که اشتباه کنند اگر لازم باشد وانمود کنید که آنها کنترل را در دست دارند تا گارد خود را پایین بیاورند اگر شما تمام جهات جنگ را کنترل کنید و به آن چهار جوب بدهید هرچه که آنها انجام دهند در دست شما خواهد بود و به حریف خود تسلط خواهید داشت.


4 comments:

  1. This comment has been removed by the author.

    ReplyDelete
  2. i love it suntzu it is very nice

    ReplyDelete
  3. با عرض سلام و خسته نباشید به مدیر محترم وبلاگ . آقا این روش کنترل کردن آیا در امور تجاری و مقابله با رقبای تجاری هم کاربرد دارد؟

    ReplyDelete