Tuesday, November 29, 2011

حمله به مرکز ثقل حریف


مقدمه:
هر کسی یک منبع قدرتی دارد که به آن منبع به شدت وابسته است. زمانی که در حال بررسی شرایط و موقعیت رقبای خود هستید (wsto)  ، به این تحقیقات عمق بیشتری بدهید و به دنبال منابع قدرت حریف بگردید. 
 
در این مقاله برای درک بهتر ، منبع قدرت را مرکز ثقل می نمامیم
یک مرکز ثقل ، یک ستون اصلی است که تمام ساختار قدرت رقیب شما بر آن استوار است آن مرکز قدرت می تواند دارایی ، شهرت ، موقعیت ، استراتژی ، ... باشد.اگر نوک پیکان حمله خود را متوجه  این مرکز ثقل کنید، قادر خواهید بود تا  ضربه کاری و اساسی به حریف وارد کنید.
 
تحقیق کنید که حریف چه چیزی را بیشتر گرامی می دارد و به او تسلی خاطر می دهد و بیشتر از آن نگهداری می کند. این همان محلی است که شما باید به آن حمله کنید.

خلاصه داستان :
شرح کامل داستان و بررسی استراتژی حمله به مرکز ثقل:
در 210 سال قبل از میلا مسیح ، به یک ژنرال جوان رومی به نام پاپلیوس  ماموریت داده شد تا به سمت شمال شرق حرکت کند و رودخانه ابرو -    ebro بزرگترین رودخانه در اسپانیا را از نیروهای کارتاژ که آن منطقه را مورد حمله قرار داده بودند  آزاد کند.این اولین ماموریت پاپلیوس به عنوان فرمانده بود.او در حالی که به رود خانه نگاه می کرد استراتژی خود را تدوین نمود. 
 .
8 سال پیش هانیبال فرمانده بزرگ کارتاژها ازاین رود خانه عبور کرد ., به سمت gaul  (گل منطقه ای در شمال ایتالیا ) حرکت کرد و رومی ها را غافل گیر کرد.او از طریق آلپ به ایتالیا وارد شد ، درآن زمان پاپیلوس نوجوانی بیش نبود  در کنار پدرش که یک ژنرال  ارتش روم بود آموزش می دید.

 تصویر عبور نیروهای هانیبال از کوه آلپ که در زمان خود یک شاهکار بود
 در ان نبرد هانیبال مانور باشکوهی را با ارتش کوچک خود انجام داد  و با استفاده نیروی سوار نظام زرهی خود موفق شد تا دشمن را غافل گیر کند و با کمک خلاقیت پایان ناپذیرش خسارات جبران ناپذیری را به ارتش روم وارد آورد.
تا قبل از این استراتژی رومی ها برای ضربه زدن به هانیبال روش جنگ و گریز بود.  هدف آنها  نگه داشتن  دشمن و جلوگیری از پیشرفت هانیبال به داخل ایتالیا بود.
اما این روش از نظر پاپلیوس خسته کننده و فرسایشی می آمد چرا که رومی ها سالهای زیادی جنگ کرده بودند و هنوز دشمن در  خانه آنها بود و تا زمانی که یک نقشه نتواند شکست واقعی را به هانیبال وارد کند ، از نظر پاپیلوس شکسته خورد حساب می شد.
 تصویر پاپیلوس سردار رومی که موفق شد کل کشور کارتاژ را پس از سالها به زانو در آورد


پاپیوس شروع به مطالعه گزارشاتی در مورد موقعیت  دشمن در آن طرف رود خانه هیبرو کرد.  او به دنبال فقط کشتن هانیبال نبود بلکه  در سر سودای نابودی کامل کارتاژ را    می پروراند. 
میان ساحل به سمت جنوب در اسپانیا شهری بنا شده بود  به نام کارتاژ جدید. اینجا پایتخت اسپانیا بود. در حقیقت این شهر انبار ثروت ، تدارکات ارتش ، و گروگان های قبایل مختلف  (به منظور متحد نگه داشتن این قبایل با کارتاژ) بود.

 تصویرمحل قرار گرفتن کارتاژ جدید در اسپانیا- منبع ثروت و تدارکات هانیبال در اروپا-

در همین زمان نیروی کارتاژ که تقریبا دو برابر رومی ها بودند ، در اطراف کشور پراکنده شده بودند  و سعی داشتند تا  تسلط بیشتر بر روی قبایل اسپانیا ایجاد کنند لذا فاصله آنها تا کارتاژ جدید حد اقل چند روز بود. ژنرال رومی پاپیلوس متوجه شد در شهر فقط  1000 سربارز وجود دارد و خود  شهر با دیوار غیر قابل نفوذی محافظت می شد..  
 دیوار محافظ دور شهر کارتاژ جدید

دیوارهای شهر به نظر غیر قابل رسوخ می آمد ، اما او چنان برنامه ریزی کرد که زمانی که جز و مد آغاز می گردد از سمت شمال شهر یعنی مکانی که دیوار کمترین ارتفاع را داشت وارد شهر شود در نهایت کارتاژ جدید تسخیر شد.

حمله رومی ها در زمان بالا آمدن آب رودخانه از سمت کم ارتفاعترین بخش دیوار

اکنون مرکز فرماندهی رومی ها در اسپانیا بود ، آنها پول و امکاناتی را که کارتاژی ها به آن وابسته بودند را در اختیار داشتند. همچنین رومی ها گروگانهای کارتاژی ها را در به سلطه گرفتند  و می توانستند از قدرت قبایل به نفع خود استفاده کنند. در طی چند سال پاپیوس موفق شد کل اسپانیا را تحت سلطه روم در بیاورد.

در 205 سال قبل از میلاد پس از فتح اسپانیا پاپیلوس به عنوان یک قهرمان به روم بازگشت.اما همچنان هانیبال به عنوان یک تهدید درایتالیا حساب می شد.. اکنون پاپیوس  می خواست جنگ را به افریقا بکشاند (محل استقرار کشور کارتاژ)، و به سمت کارتاژ  حمله کند ، این تنها راهی بود که می توانست  هانیبال را از ایتالیا خارج کند و همزمان کارتاژ را هم تهدید کند.
پاپیلوس به منظور فراهم کردن ارتش مجهز  سعی کرد تا پیمان اتحادی را با Masinissa  (کشور فعلی لیبی ) ایجاد کند. پادشاه لیبی.که در همسایگی کارتاژ قرار داشت مصمم به شکست دادن کارتاژ بود برای همین  او با سواره نظام بزرگ  آزموده خود پاپیلوس را همراهی کرد. آنها در نهایت در بهار 204 قبل از میلاد به سمت آفریقا از طریق دریا حرکت کرده و در شهری به نام اوتیک نزدیک کارتاژ پیاده شدند. 


فاصله شهر اوتک محل پیاده شدن نیروهای رومی تا کارتاژ در آفریقا
جاسوسان به پاپیلوس گزارش دادند که دشمن دارای دو اردوگاه است یکی برای نیروهای اصلی و دیگری برای نیروهای متحد با آنها از کشوری به نام Numidians. (حبشه امروز) ارودی حبشه ها بسیار نا منظم  بود و آلونک های نی ساز داشتند.اردوی کارتاژی ها نیز از همان مواد قابل اشتعال ساخته شده بود اما منظم تر بود
 تصویر : آلونک های نی ساز محل استقرار نیروهای کارتاژی
 در یک شب نیروهای پاپیلوس مخفیانه به اردوی حبشی ها حمله کرد و در انجا اتشی مهیب بر پا کردند .اتش به سرعت گسترش یافت و سربازان آفریقایی هراسان به  هر جهت پراکنده شدند. .کارتاژی ها درب اردوی خود را برای نجات متحدان خود باز کردند.اما در آن شلوغی رومی ها نیز موفق شدند به داخل ارودگا نفوذ کنند و در آنجا آتش مشابه برپا کنند. نیمی از نیروی دشمن از دست رفت و مابقی به کارتاژ و حبشه عقب نشینی کردند تمام این حوادث در طی یک شب رخ داد.

پاپیلوس  موفق شد تا شهرهای کارتاژ را یکی پس از دیگری اشغال کند. و بسیار بیشتراز انچه که هانیبال در ایتالیا پیشرفت کرده بود پیشرفت کند.اکنون نوبت کارتاژی ها بود که دچار ترس شوند. و هانیبال این بزرگ ترین ژنرال کارتاژ را خواستند تا پس از 16 سال و در سال 202 قبل از میلاد به سمت کارتاژ باز  گردد  بدینوسیله هانیبال از ایتالیا خارج شد.

تصویر هانیبال در حال سازماندهی نیروهای خود
  هانیبال نیروهای خود را در جنوب کارتاژ مستقر کرد و در حال برنامه ریزی برای حمله به ارتش روم بود.
اما رومی ها به سمت غرب  و به سمت دره Bagradas حاصل خیز ترین زمین های کارتاژ عقب رفتند این زمین ها برای اقتصاد این کشور بسیار حیاتی بود.
در آنجا او با یک اقدام دیوانه وار هر آنچه که وجود داشت را به آتش کشید.هانیبال می خواست در نزدیک کارتاژ بجنگد یعنی محلی که او دارای پناگاه و نیروی کمکی بود.اما با به آتش کشیده شدن دره مذکور او مجبور شد تا ارتش  روم را  قبل از انکه  به ثروتمند ترین بخش  کارتاژ آسیب بیشتری وارد کند دنبال کند. اما  پاپیلوس از جنگ فرار می کرد تا اینکه ارتش کارتاژ را وادار ساخت در محلی بسیار دور و در منطقه ای به نام zama به دور از نیروی کمکی و تدارکات گرفتار کند. 

 هانیبال مجبور شده بود در یک مکان بدون آب و بدون تداکرات کافی  اردو بزند.اکنون دو ارتش  جنگ را آغاز کردند. سوار نظام زرهی  هانیبال چون مجبور به دنبال کردن ارتش روم بودند به شدت خسته شده بودند و در نهایت در جنگ شکست خورده و  هانیبال مجبور به تسلیم شد و کارتاژ در خواست صلح کرد .در نهایت با شرایط تحمیل شده از طرف سنا و  فرمانده رومی کار کارتاژ برای همیشه در طول تاریخ تمام شد.







No comments:

Post a Comment