Saturday, September 3, 2011

سرعت و غافلگیری 3




چند ماه بعد ارتش مغول ناگهان از شمال ( از طرف صحرا ) به شهر اترار حمله کرد. و حاکم شهر را به اسارت گرفت.(حاکمی که مسئول قتل بازرگانان مغول بود) مغول ها او را با ریخت نقره داغ در داخل چشم و گوشش کشتند. شاه نیروی بیشتری را در شمال قرار داد. چرا که مغول ها باعث سردرگمی نیروهای شاه شدند و از مسیری حمله کردند که انتظار آن نمی رفت.با قرار دادن نیروی بیشتر در شمال او تصور می کرد می تواند جلو حمله مغول ها را بگیرد.


در مرحله بعد دو لشگر از مغول ها از سمت جنوب به شهر اترار حمله کردند. این دو لشکر به صورت موازی از کنار رودخانه سیر رود حرکت کردند. یکی از آنها تحت فرماندهی ژنرال چوجی شروع به حمله کردن از سمت  رود خانه کرد  و لشگر دیگر تحت فرماندهی ژنرال جبی به سمت جنوب ناپدید شد. این گروه مغولی در حدود 20000 نفر بودند. اما این  واحد سیار به موقعیت های مختلف حمله می کرد و آنها را بدون هشدار حمله و غارت می کردند و باعث سردرگمی بیشتر نیروهای شاه شدند.

تدارکات مغول ها


گزارشگران تصویری از این جنگجویان شرقی را به شاه می دادند.ارتش آنها تماما زرهی بود.در گزارشات ذکر شده بود که مغول ها نه تنها اسب خود را می رانند بلکه هر یک چند اسب مادیون دیگر دارند که هر زمان اسب آنها خسته می شد اسب دیگری را برای حرکت انتخاب می کردند.آنها هیچ مشکل تدارکات نداشتند  آنها غذا را با خودشان حمل می کرند ( از خون و شیر مادیون تغذیه می کردند) و اسب های که ضعیف شده بودند را می کشتند و می خوردند.انها دو بار سریعتر از دشمنان خود حرکت می کردند

آنها همچنین با کمک پرچم و دود از راه های دور باهم ارتباط بر قرار می کنند و در درضمن  شمشیر زنان بسیار ماهری دارند. مانورهای ایشان به دقت هماهنگ شده و غیر قابل پیشبینی می باشد. 


در حقیقت مغولا با غافلگیر کردن شاه اورا سردرگم کردند